تا چند دهه پيش نمي توانستيد به روستايي برويد بي آن که زناني را با لباس هاي رنگارنگ ببينيد که سبد به دست از مزرعه و بازار برمي گردنديا مرداني که زنبيل به پشت دستاورد خود مثل ميوه و سبزيجات را به خانه مي برند. و هنوز هم در پاره يى از نقاط وضع بر همين منوال است.
در آن روزگاران و پيش از رشد گردشگري، سبد از دست بافتهايي بود که مصرف زينتي نداشت بلکه بخشي بود از زندگي روزمره و وسايلي که روستائيان دائما با آن سروکار داشتند مثل جاي نان يا آبکش براي شستن سبزي و ميوه و برنج.
هنوز هم بسياري از اشياي خانگي از سبد است. طبعا استفاده از سبد بسته به*اين که از ساقه گياهان ويا شاخه درختان بود فرق مي*کرد.
با آمدن صنايع چوب و الياف و ابزار ارزان پلاستيکي گرچه مصرف سبد در روستا کمتر شده اما سبد به عنوان يک شئي مصرفي زينتي، پا به شهر گذاشته و جاي خود را باز کرده است؛ چون سبد با هرچه و از هرچه بافته شود زيباست.
امروزه سبد در سوغات فروشي ها و فروشگاه هاي صنايع دستي کشور به ويژه در شهرهاي شمالي که گردشگر بيشتري دارد به وفور عرضه مي شود.
بسياري هم هنوز سبد را مي خرند براي آبکش برنج، زنبيل، جا سيب زميني و پياز، جاي نان، سبد ميوه (بخصوص توت فرنگي را در سبدهاي کوچک عرضه مي کنند) و بسيار چيزهاي ديگر.
در تهران و شهرهاي بزرگ براي زينت بخشيدن به گل يا در واقع قرار دادن گل در ظرف مناسب از آن استفاده مي کنند و گل فروشي ها پر از سبدهاي گلي است که هر روز به مشتريان عرضه مي*شود.
امروزه که صنعت گردشگري به فروش صنايع دستي رونق بخشيده، سبدبافي مانند حصيربافي و بافتني*هاي دستي ديگر به شکل يک حرفه درآمده. آستانه اشرفيه در شمال و طرقبه در نزديکي مشهد به بافتن سبد شهرت يافته اند.
اما هيچ استاني نيست که از سبد و سبد بافي بي بهره مانده باشد و ناحيه و ولايتي نيست که مهر خود را بر سبد و سبدبافي نزده باشد.
سبد از قديم ترين بافته هاي بشر است. همان زمان که بشر با تنيدن ساقه ها و شاخه هاي نازک درهم آشنا شد، سبدبافي نيز آغاز گشت. در آثاري که از مصرباستان به دست آمده، زن هاي مصري را مي بينيد که سبدهاي ميوه روي سر و آهوبره يي در بغل دارند.
در بيشتر کشورهاي دنيا و تمدن ها چنين بوده و هست. به همين جهت است که در هر ناحيه و ولايتي سبد و سبد بافي رنگ خود را گرفته است.
در جنوب ايران، آن را بيشتر با برگ خرما مي بافند، در برخي شهرهاي خوزستان از ني و قيطان، در آذربايجان که درخت ميوه فراوان است از شاخه هاي نازک درختان آلبالو، و سنجد، در خراسان از شاخه هاي ارغوان (به همين جهت به ارغوان بافي شهرت دارد)، و اين اواخر بيشتر از شاخه هاي بيدمشک.
طرقبه به توليد شاخه هاي بيد مشک براي سبدبافي شهرت دارد. در شمال که سبد بافي به مروار بافي مشهور است پيش از اين از شاخه هاي درخت مروار (بيد و سرخ بيد) بافته مي شد و اکنون که به صورت حرفه در آمده، از ترکه ها و شاخه هاي نازکي استفاده مي کنند که از تهران و کرج و همدان و ملاير و مراغه و جاهاي ديگر مي آيد.
مرواربافان پس از تهيه ترکه آن را در پاتيل هاي بزرگ مي جوشانند و پوست آن را مي گيرند و خشک مي کنند و سبد مي بافند. رنگ مروار زرد است و نوع مرغوب آن بيشتر سياه و سبز. آنها که به رنگ زرد است با روغن جلا طلايي مي شود و آنها که سبز و سياه است در معرض آفتاب مي*گذارند تا بر اثر تابش آن طلايي شود.
سبد مشخصاتي دارد که آن را محبوب همگان مي کند: سبک، خوش رنگ، زيبا و مقاوم است و شکل هاي گوناگون به خود مي*گيرد.
با وجود اين سبدبافان در سال هاي اخير مانند دست اندرکاران هر حرفه ديگري از کار خود راضي نيستند و فکر مي*کنند مواد صنعتي و پلاستيکي کار و بار آنها را کساد کرده است. سبدهاي آبکش فلزي و پلاستيکي، و سبدهاي پلاستيکي کوچکي که معمولا توت فرنگي در آنها عرضه مي*شود گوياي آن است که بيراه نمي گويند.
جهت اطلاع از آخرین تغییرات وب سایت نازترین در خبرنامه وبلاگ ثبت نام کنید:
نظرات شما عزیزان: